فرهنگ لغت آرتین در یک سال و 4 ماهگیش
سلام عزیزم امروز میخوام کلمه هایی رو که یاد گرفتی رو برات بنویسم
قبل از این که عمه و عمو یاد بگیری به همه میگفتی ماماییی (به معنی عمه،عمو،خاله) همه رو میشناختی ولی میخواستی صدا بزنی میگفتی مامایییی.. فقط تلفظشون تغییر میکرد
به مامان رویا همون مامای میگی
به مامان جون هم مامایی میگی
به بابا میگی بابایی البته گاهی وقتا هم میگی مامایی
به دایی هم میگی دایی و هر آقایی که میبینی نمیشناسی میگی دایی
به آب میگی آب به
هر چی که توی شیشه شیرت باشه میگی مم
هر خوراکی هم که میخوای بخوری یا درخواست کنی میگی مم
یه دو هفته ای هست که یاد گرفتی بگی عمو که اولش نمیگی به عمو رضا میگی موووو
و بالاخره در تاریخ 11/مرداد/1390 عمه گفتن رو یاد گرفتی و منو صدا زدی که اولش هم نمیگی میگی مععععععع یا مهههههههههههه الهیییییییییی عمه قربونت بشه که منو صدا میزنی
میدونم تو جزء قشنگترین لحظه های زندگیم هستی