کارهای آرتین خوشکل و شیطون عمه
سلام عزیز عمه ببخشید که من نمیتونم زود به زود بیام که وبلاگت رو درست کنم و مطالب بنویسم
امروز اومدم تا مطالب جدید و از کارهایی که میکنی بنویسم ولی هر وقت عکس داشتم عکساتو میارم میزارم
اول از همه اینو بگم که سه شنبه 12/مهر/1390 با مامان رویا و عمو رضا رفتین واکسن 1سال و 6 ماهگی رو زدی و وزنت توی این 1سال و6ماه شده 9کیلوگرم و قدت 76 . واااااااااای الهی که عمه دیگه هیچ وقت تو رو با اون حال نبینه عزیزم خیلی درد داشتی که نمیتونستی راه بری و شدید تب کرده بودی و ناله میکردی و یه کوچولو بد اخلاق شدی، قدمای آروم آروم برمیداشتی یه پاهات میلنگید. شب هم که حالت بد شد که حالت تهوع داشتی و مامان رویا رو حسابی کثیف کردی. ولی با مراقبتهای مامان جون و مامان رویا زودی خوب شدی و فرداش بهتر بودی.
عزیزم تازگی بهت یاد دادیم که به مامان رویا بگی مادر و الان به مامان جون میگی مامانی و به مامان رویا میگی مادر، به هرچی بچه که از خودت بزرگتره میگی دده و نی نی توچولو ها رو میگی نی نی.
آرتین توچولوی ما شدیدا عاشق آب و آب بازیه تا آب میبینه پرواز میکنه و ذوق میکنه که نگو
اگرهم دستش به آب نرسه گریه میکنه و اشک میریزه که دل آدم کباب میشه